راز چهره ماندگار شدن استاد آواز ایران
در روزهای اخیر و پس از برگزاری هشتمین همایش چهرههای ماندگار و معرفی استاد علیرضا افتخاری به عنوان یکی از برگزیدگان این همایش ملی شاهد نقدها و حرف و حدیث ها در برخی رسانههای داخلی و خارجی درباره این هنرمند برجسته موسیقی ملی ایران بودیم که بعضا معرفی استاد افتخاری به عنوان یکی از چهرههای ماندگار را دارای شائبه میدانستند، تا جایی که حتی حملات تند و نقدهای غیرمنصفانهای را نثار این خواننده کشورمان کردند. به گزارش رجانیوز، سوره سینما در گزارش تحلیلی به واکاوی این مهم پرداختهاست که آیا به راستی علیرضا افتخاری صلاحیت این را داشت تا در یک همایش ملی به عنوان چهره ماندگار معرفی شود؟
** افتخاری از آغاز تاکنون
برای بررسی کارنامه پربار هنری استاد افتخاری طی سه دهه فعالیت مستمر لازم است نگاهی اجمالی به زندگی نامه هنری این خواننده موسیقی سنتی داشته باشیم.
علیرضا افتخاری در روز دهم فروردین ماه هزارو سیصد و سی و هفت در شهراصفهان دیده به جهان گشود.
وی از همان کودکی بسیار خوب و رسا میخواند.
استاد نخست ایشان، استاد طباطبایی نوازنده روشندل ویولون بود که به پیشرفت او کمکهای شایانی نمودند. به طوری که صفحاتی از افتخاری در نوجوانی توسط شرکت رویال در استودیو طنین ضبط شد.
اما وقتی در 14 سالگی نزد استاد تاج اصفهانی ؛ افتخار شاگردی نصیبشان شد، استاد ایشان را از خواندن و ضبط صفحه بر حذر داشته و یادگیری کامل ردیفها را از وی خواستند.
افتخاری با پشتکار و علاقه خاصی درسهای استاد تاج اصفهانی را آویزه گوش خود کرد و سعی نمود تا بیشترین بهره را از وجود اساتید برجسته اصفهانی ببرد.
شاگردی استاد بزرگی چون تاج اصفهانی نقطه عطفی در زندگی هنری علیرضاافتخاری بود به طوری که افتخاری موفقیتهایش را مرهون استاد تاج میداند و از ایشان همیشه با احترام و نیکی یاد میکند.
در سال 1357 با حضور بزرگانی نظیر دکتر صفوت، دکتر فروغ، استاد شهنازی، استاد تجویدی و ... در آزمون باربد موفق به کسب رتبه نخست شد.
خودش در این باره میگوید: «استاد شهنازی دستش را روی دوشم گذاشت و فرمود که مواظب خودت باش تو دیگر خواننده این کشور شدی. من هم زانو زدم و دست ایشان را به احترام بوسیدم.»
در سال 1360 که استاد تاج اصفهانی درگذشت، افتخاری نزد استاد دادبه رفت.
دادبه علیرغم این که استاد معروفی در زمره موسیقی ایران نبود، اما دارای گوش و هوش موسیقایی قوی بود و سهمی بسزا در احیای آهنگهای دشتستانی داشت و با افتخاری آواز و دو بیتی محلی و نیز صدا سازی کار میکرد.
افتخاری در سال 63-62 آلبوم «آتش دل» را به یاد استادش، تاج اصفهانی خواند و در واقع با ارایه این اثر که اولین کار او در سنین جوانی بود رسما فعالیت موسیقایی خود را در اوایل دهه شصت آغاز کرد.
وی در همین سالها نزد بزرگانی نظیر استاد کسایی و استاد شهناز هم کسب فیض کرد و در سالهای آغازین دهه شصت چند اجرای خصوصی نیز به همراه اساتیدی نظیر کسایی ، بدیعی ، بیگجه خانی و شهناز داشت که متاسفانه هیچگاه این اجراها منتشر نشدند.
علیرضا افتخاری بعد از «آتش دل» بنا به درخواست مرحوم پدرش ، تا سه سال نخواند و بعد از سه سال با موافقت آن مرحوم کارهایی نظیر «راز و نیاز» به آهنگسازی حسین علیزاده و «مهرورزان» به آهنگسازی کیانی نژاد را اجرا نمود.
همچنین در سال 64-63 با آوازی به نام «قصه گیسو» در ماهور با نی کیانینژاد در سریال امیرکبیر صدایش از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد.
اواخر دهه شصت کنسرت های متعددی در کشورهای مختلف اجرا کرد که از مهمترین کنسرتهای او می توان به کنسرت راه ابریشم و کنسرت آلمان (مقام صبر به همراهی استاد مشکاتیان) و ... اشاره کرد.
در یکی از همین کنسرتها در ونکوور کانادا شایعه بمبگذاری در سالن سبب شد که به مدت 6 ساعت بدون امکانات صوتی در فضای آزاد برنامه اجرا کند که خود افتخاری هم از 6 ساعت خواندن پیاپی هنوز متعجب است آن هم بدون امکانات صوتی!
در کارنامه علیرضا افتخاری این را هم باید اضافه کرد که او اولین کسی بود که بعد از انقلاب ، اشعار حافظ را به صورت ترانه و تصنیف خواند.
در اوایل دهه هفتاد با ارائه آثاری نظیر نازنگاه ، نیلوفرانه ، سروسیمین ، یاد استاد و ... تبدیل به چهره ای شناخته شده و مطرح در نزد مردم شد.
در همین سالها در برنامه «تماشاگه راز» تلویزیون به همراهی استادانی نظیر جلال ذوالفنون ، بهزاد فروهری ، شهریار فریوسفی و ... به ارائه آثاری بداهه خوانی و نیز قطعات ضربی نمود که نمونه ای از این آثار در آلبوم «مستانه» و «شب عاشقان» عرضه شد.
در اواخر دهه هفتاد نیز کنسرت ها از سر گرفته شد اما این بار در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی که نمونهای از این کنسرتها، کنسرت لندن است که آلبوم آن اخیراً منتشر شده است.
** سنت شکنی افتخاری
یکی از خصوصیات بارز آثار علیرضا افتخاری سنت شکنی او و در قید و بند سنت نبودنش است به گونهای که این هنرمند هیچگاه خود را در بند سنت محدود نکرد و به خواندن موسیقیهای تلفیقی پرداخت و حتی او را پیشگام و مبدع سبک پاپ سنتی میدانند.
اگر نگاهی منصفانه به آثار افتخاری بیندازیم خواهیم دید که عطر و بوی خاصی در تمامی آثار او نهفته است و هر اثرش متفاوت با اثر دیگر بوده است.
به عنوان مثال در آثار علیرضا افتخاری از سنت تا مدرنیته و از سازهای محلی تا سنتی و پاپ و جاز هم دیده میشود.
در یک اثر کاملا مقید به چارچوبهای موسیقی سنتی ایرانی بوده و در اثر دیگری کاملا به سبک موسیقی پاپ کار کرده و در اثر دیگری هم ملاحظه میشود که موسیقی تلفیقی جاز و پاپ و سازهای ایرانی کاملا به چشم میخورد.
اجرای غزلهای ناب و متعدد تا تصانیف زیبا و ترانههای جذاب و خاطرهانگیز بخشهای مهمی از کارنامه هنری افتخاری را تشکیل میدهند.
** هنرمندی با بصیرت سیاسی و اجتماعی
اما در میان آنچه که از استاد افتخاری بیان کردیم شاید چیز تازه ای مطرح نشده و بسیاری از هنرمندان موسیقی کشورمان قطعا از چنین کارنامهای پربار و ارزشمند بهرهمند هستند.
ولی نکته بارز و برجسته ای که باید بدان اشاره کرد و در واقع همین نکته هم شاید نقطه تمایز و برتری این هنرمند با اغلب هنرمندان کنونی موسیقی ایران است، همراهی و همدلی بیچون و چرای او با مردم و همراه نشدن او با جریانهای مخالف مردم و همسو نشدنش با دشمنان ایران اسلامی است که او را به چهرهای مانا و ماندگار در تاریخ موسیقی ایران مبدل ساخته است.
اگر روند همراهی افتخاری با جریان های مردمی کشورمان را مورد بررسی قرار دهیم خواهیم دید که علیرضا افتخاری در طول سه دهه فعالیت مستمر هیچگاه به مردم میهنش پشت نکرده و هیچگاه با دشمنان قسم خورده این آب و خاک همپیمان نشده است به گونهای که در طول سی سال فعالیت موسیقایی، علیرضا افتخاری حتی برای یک بار هم با رسانههای ضد انقلاب حاضر به مصاحبه نشده و هیچگاه همچون برخی مدعیان هنر حاضر نشده با بلندگوهای شیطان به گپ و گفت بپردازد.
یکی از برجستهترین خصوصیات اخلاقی بارز علیرضا افتخاری را باید در این نکته مهم جستجو کرد که در هیچکدام از جنجالهای سیاسی دشمنان ایران و ایرانی وارد نشد و همچون برخی از مدعیان هنر آب به آسیاب دشمن نریخت و حتی اگر ایراد و اشکالی هم در عرصه مدیریت هنری کشورمان ملاحظه کرد، یا این درد و دل را با رسانههای داخلی و خودی مطرح نمود و یا بزرگوارانه و بزرگمنشانه کم و کاستیهای فراوان عرصه هنر را در دل نهفته کرد اما هیچگاه حاضر نشد از تریبون دشمنان انقلاب اسلامی فریاد برآورد و همچون فلان استاد آوازشان و جایگاه والای ایرانی خود را به دشمنان نفروخت و فریب بازیگران سیاسی را نخورد.
آری راز چهره ماندگار شدن علیرضا افتخاری را باید در این موضوع جستجو کرد که او هیچگاه همانند فلان استاد آواز پشت تریبون شبکههای ماهوارهای شیطان بزرگ ظاهر نشد تا آرای میلیونی مردم را به سخره بگیرد و به رأی مردم بخندد و هیچگاه سوار موجهایی نشد که توسط استکبار جهانی علیه کشورمان طراحی شده است.
از همین رو بیجهت نیست که مخالفانش از دست او به شدت عصبانی هستند و در روزهای اخیر فریاد برآورده اند که «افتخاری لیاقت چهره ماندگار شدن را ندارد» و البته حق هم دارند که عصبانی باشند، چون استاد افتخاری هنرمندی زاده انقلاب اسلامی ایران است و مصالح ملی و منافع کلی میهن اسلامی را کاملا درک میکند و حاضر نیست ارزشهای والایی را که مورد احترام اکثریت مردم جامعه است، نادیده بگیرد و آن را قربانی گروه یا جریانی خاص و اندک کند.
علیرضا افتخاری امروز از هنرمندان برجستهای است که علاوه بر توانمندیهای هنری و موسیقایی، دارای بصیرت سیاسی و اجتماعی است و موقعیتهای زمان و مکان جامعه اش را به خوبی درک می کند و میداند که ایران متعلق به ایرانیان است و اگر شکوه و شکایتی هم از مسئولان اجرایی و دستاندرکاران هنری دارد و اگر انتقادی بر مجموعهای از حاکمیت وارد میداند باید این نقد و نقادی را در داخل انجام دهد نه همچون فلان استاد آواز راه بیافتد و در کشورهای اروپایی و آمریکایی و از تریبونهایی که دشمنی آشکارشان با ایرانیان بر کسی پوشیده نیست، جار بزند و به زعم باطل خود کوس رسوایی بنوازد.
حال باید از مخالفان استاد افتخاری پرسید چرا نباید چنین هنرمندی چهره ماندگار شود؟
هنرمندی که یک عمر در غم و شادیهای مردم شریک بوده و به مناسبتهای ملی و مذهبی مختلفی به خلق اثر موسیقایی پرداخته و از طریق رسانه ملی و یا با انتشار آلبومهای متعدد صادقانه و خالصانه در خدمت مردم بوده است چرا نباید امروز سزاوار چهره ماندگار شدن باشد؟
در طول دوران پس از انقلاب برخی هنرمندان که بر سر سفره جمهوری اسلامی نشستند و با لطف حمایتهای برخی مسئولان به نان ونام و نوایی رسیدند اما با کوچکترین بیمهری و یا با مشاهده کمترین کم و کاستی فورا به دامان غرب پناه میبردند و به نوعی دشمنان ایران و ایرانی هم بهترین بهرهبرداری را از آنان در راستای مقاصد ضد ایرانی خود میبردند.
** هیچگاه به دشمنان ایران این فرصت را نداد
اما در کارنامه فعالیتهای هنری چهره ماندگار موسیقی ایران استاد علیرضا افتخاری به هیچ عنوان خیانت به وطن دیده نمیشود و اصولا هیچگاه به دشمنان ایران این فرصت را نداده تا از طریق او به اهداف ضد ایرانیشان برسند و هیچگاه اجازه نداده تا دشمنان تابلودار کشورمان از چهره او در راستای تضعیف ایران و ایرانی سوء استفاده کنند و به همین علت است که دشمنان میهن اسلامیمان امروز از فرط عصبانیت از دست این هنرمند برجسته، از زبان قلم فلان قلم به دست داخلی انتقادشان را به چهره ماندگار شدن استاد افتخاری بیان می کنند و فریاد سر می دهند که «علاقه مندیم بدانیم در کارنامه درخشان علیرضا افتخاری چه چیزی چشم آقایان را گرفته که او را شایسته اعطای چنین نشانی دانستند؟!»
در پاسخ به این همه بغض فروخورده در گلوی مخالفان استاد افتخاری باید گفت: علاوه بر هنر والای این استاد برجسته، حب وطن و خیانت نکردن به ایران و ایرانی و همسو نشدن با جریانسازیهای براندازانه دشمنان خارجی و برخی فریب خوردگان داخلی در کارنامه علیرضا افتخاری آنچنان بارز و هویداست که برقش چشمان شما را کور کرده است.
بر همین اساس باید گفت که استاد علیرضا افتخاری قبل از این که در همایش مذکور به عنوان چهرههای ماندگار معرفی شود، توسط مردم ایران به هنرمندی ملی و ماندگار مبدل گشته بود.